به اشتراک بگذاریدقدرت گرفتن سریع طالبان در افغانستان برای همه کشورهای جهان تعجب آور بود و مقامهای کشور ما هم برغم اینکه تعاملاتی با این گروه داشتند، گمان نمیکردند به این سرعت نظام حاکم بر افغانستان سقوط کند و طالبان بر تمامی مناطق مسلط شود. واقعیت این است که ما در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفتیم و منفعلانه ظهور طالبان و سقوط نیروهای نزدیک به ایران را نظاره کردیم. برغم انتقاداتی که به عکس العمل ایران وارد میشود، باید توجه داشت که یک نوع عملگرایی در رفتارهای چند هفته گذشته ایران نهفته بود، یک نوع عملگرایی که متاسفانه در دهههای اخیر در سیاست خارجه کشورمان غایب بوده است.
در واکنش به حملات پنجشیر و مداخله پاکستان در امور افغانستان، مجید تخت روانچی سفیر کشورمان در سازمان ملل، این حملات را محکوم کرده و گفته که هر دولتی که با زور در افغانستان به قدرت برسد، به رسمیت شناخته نخواهد شد. درحالی که دیپلمات ارشد کشورمان به طور تلویحی به انتقاد از مداخلهگریهای پاکستان پرداخته، با صراحت شعارهای قیلی را تکرار کرده و وضعیت امروز افغانستان را نتیجه مستقیم مداخله آمریکا و نیروهای خارجی دانسته است. ما در تعامل با همسایههای شرقی خود به درستی با عمگرایی رفتار میکنیم و اجازه سایه افکندن ایدئولوژی بر سیاست خارجی را نمی دهیم، اما وقتی پای ارتباط با غرب و همسایههای غربی به میان می آید، منافع ملی را فدای ایدئولوژی (و بدتر از آن، رویکردهای جناحی) میکنیم.
نگاهی به ادبیاتی که در هفتههای گذشته از تریبونهای رسمی نظام درخصوص طالبان استفاده شده و مواضع محافظهکارانه وزارت امور خارجه در خصوص قبضه کردن قدرت از سوی طالبان، نشان میدهد که حاکمیت با یک نوع عقلانیت و عملگرایی با همسایگان شرقی برخورد میکند و متوجه مقدورات و محدودیتهای ما می باشد. همین موضوع را ما در قبال وضعیت مسلمانان چین داشتیم و برغم کارنامه فاجعهبار چین در قبال مسلمانان ایغور، شاهد هیچ اعتراضی از تربیونهای رسمی و نیمه رسمی نظام نبودیم. مشکل اینجاست که این عملگرایی گزینشی است و وقتی بحث تقابل با غرب میشود، اصطلاحا ما ترمز میبریم و محدودیت ها و مقدورات خود را فراموش میکنیم. همین برخورد گزینشی است که باعث میشود حاکمیت از سویی کوچکترین مخالفت با سیاستهای چین روسیه را برنتابد ولی از دیگر سو، حاضریم که حتی تحریمها را هم نعمت قلمداد کنیم زیرا به هر قیمتی که شده، قصد تقابل با غرب را داریم.
سال گذشته بود که سردار فدوی گفته بود: ایران مجموعاً 19.6 میلیارد دلار هزینه جنگ تحمیلی کرده، ولی مجموع هزینه حضور منطقهای ما طی 14 سال گذشته، بسیار کمتر از هزینه جنگ تحمیلی بوده است. این در حالیست که برآوردها درخصوص هزینهای که ایران در جنگ سوریه و حضور نیابنی خود در منطقه کرده، بسیار بیشتر از این حرفهاست. حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده پیشین مجلس گفته بود ایران تنها طی 10 سال حدود 20 تا 30 میلیارد دلار به سوریه کمک کرده است. در ضمن باید توجه داشت که این میزان تنها بیانگر هزینه مالی است که ما متحمل شده ایم و در کنار آن باید متوجه باشیم که هزینه سیاسی که برای سیاست عمق استراتژیک می پردازیم، قابل احتساب نیست و بالغ بر صدها میلیارد دلار میشود.