به اشتراک بگذاریدحسن روحانی در جلسه هئیت دولت گفته «برای جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه مهم نیست که چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود، چرا که هر دولتی در آمریکا بر سر کار بیاید، مجبور است در برابر ملت ایران تسلیم شود.» البته درستتر اینست که بگوییم «هردولتی که در آمریکا بر سر کار بیاید، کاسبان تحریم دست از آمریکاستیزی بر نخواهد داشت.» نگاهی به تحلیلهای داخلی درخصوص انتخابات آمریکا نشانگر آنست که جناح افراطی، نگران از سرگرفته شدن مذاکرات جدی ایران با اروپا و آمریکاست و از همین رو، بر گفتمان سازشناپذیری سیاستهای ایران و آمریکا و دشمنی ابدی دو کشور تاکید میکند.
در مقابلِ گرایشهای ایدئولوژیزده، جریانهای عملگراتر در کشور خواستار رفع مشکلات معیشتی مردم هستند و تعامل و مذاکره را یکی از مهمترین راهکارها برای کاهش چالشهای اقتصادی میدانند. دعوای رادیکالها و عملگراها همیشه وجود داشته و خواهد داشت، ولی با توجه به اینکه روابط ما با آمریکا عادیسازی نشده و گفتمان حاکم در کشور همواره تقابل با نظم بینالملل بوده، همیشه رادیکالها دست بالا را در سیاست خارجی کشورمان داشتهاند و هیچگاه، دستاوردهای عملگراها به بار ننشسته است.
بهبود وضع اقتصادی کشور، باید برآیندی از حکمرانی خوب و سیاست خارجه عملگرا باشد. ولی واقعیت این است که ما در حمکرانی، نمره قبولی نگرفته ایم و فساد سیستمی و سوءمدیریتها، اقتصاد کشور را به سمتی برده که عملا تنها مفر نجات اقتصادی ما، ایجاد تغییری اساسی در سیاست خارجی ماست.
بسیاری در داخل کشور، منفعلانه منتظر تغییرات سیاسی در آمریکا هستند که شاید تحریمها علیه کشورمان کاهش یابد. این در حالیست که تا زمانیکه در میان گروههای درون-حاکمیتی ایران، اجماعی در خصوص عادیسازی روابط منطقهای و بینالمللی وجود نداشته باشد، نمیتوان امیدی به بهره برداری از فضای پساتحریم داشت. تنها درصورتی کاهش فشار تحریمها به سود ایران خواهد بود که ما به سوی عادیسازی روابط با آمریکا پیش برویم و علملگرایی در سیاست خارجی به یک رویکرد برگشت ناپذیر تبدیل شود.
نگاهی به تحولات چهاردهه گذشته نشان میدهد که مشکل ما با جامعه بینالملل، یک مشکل پارادایمی بوده، بدین معنی که ما همواره تلاش کردهایم تا نظم بینالملل را به چالش بکشیم و این رویکرد، نه برای غرب و نه برای شرق، پذیرفته نیست. شکست سیاست نگاه به شرق هم در همین متن قابل درک است. برای مثال، مقامهای چینی، پیگیری قرارداد 25 ساله با ایران را مشروط به ایجاد بستر مناسب برای گفتگوی چندجانبه منطقهای و توجه به «نگرانی همه طرفها» دانستهاند. به قول دکتر احمد نقیب زاده، همانطور که نظم داخلی یک کشور، توسط گروههای برانداز قابل تغییر نیست، در سطح بینالملل هم، ایران نمیتواند نظم حاکم را به چالش بکشید... در این راستاست که نهایتا، سوای اینکه چه کسی پیروز انتخابات آمریکا باشد، ایران باید با این نظم همراهی کند.
تا زمانی که ما با نظم موجود بینالملل کنار نیائیم، کاهش فشارها دیرپا نخواهد بود و افراطگرایان داخلی، امکان بهرهوری از شرایط پساتحریم را نخواهند داد، زیرا نگرانند مسیر عادی سازی در حوزه سیاست خارجی طی شود. به همین علت است که عملگرایان (چه چپ و چه راست) باید محل نزاع را تعیین کنند و بدون وارد شدن به مسائل ایدئولوژیک، تکلیف خود را در خصوص نظم منطقهای و جهانی روشن کنند و لزوم تغییر پارادایم در سیاست خارجی را به نجات اقتصادی کشور پیوند بزنند.