روز گذشته سند یکی از توافقهای ایران در حوزه سیاست خارجی به امضا رسید که تاریخ در خصوص آن قضاوت خواهد کرد؛ سند جامع همکاریهای راهبردی ایران و چین. در جو سیاست زده کشور که گفتمان عالب گفتمان غرب ستیزی و تقابل با غرب است بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران بیشتر از این منظر به آن پرداختند. برخی از منابع نوشتند: دو کشور ایران و چین که وزرای خارجه شان مشمول تحریم های آمریکا هستند سند همکاری 25 ساله به امضا رسانده اند. افکار عمومی سیاست زده، برنامه همکاری جامع ایران و چین را برجاچ بر وزن برجام، و ترکمانچین بر وزن ترکمانچای می خواند و نگران است که ما در مورد برجاچ مانند برجام به قول رهبری عجله کرده باشیم.
از سوی دیگر بررسی های کارشناسانه دیگری هم مانند گزارش دفتر مطالعات راهبردی رونق تولید دانشگاه امام صادق وجود دارد که منصفانه تر به این موضوع پرداخته است. اگر تفکر غرب زدگی را با شرق زدگی عوض نکرده باشیم، باید اذعان کنیم که اجرایی شدن هرگونه قرارداد تحت برجاچ هنوز وابسته به فرجام برجام, رفع تحریم ها و پیوستن به FATF است. در یک نظر کلی این سند همکاری در اصل یک سند همکاری نفتی است و با وجود ذکر حوزه های متنوع اقتصادی در این سند، به سختی بتوان آن را یک سند همکاری در جهت توسعه اقتصادی نامید.